این منم ! که تکه تکه میشوم در میان رویای فشار بازوانت ..
در میان تمام هستی تو و نیستی من ...
در تمام لحظه های بی تو بودن
بی تو ماندن
بی تو لحظه را گذراندن ...
این منم ! که نابود میشوم و دم نمیزنم در میان چکاچک شمشیرهای برنده سخنانت
در میان جملات خردکننده ات
در میان واژه های شکننده ات
در میان قلب سنگیت
در میان تمام نبودنت
این منم ! من فروریخته
من غرق شده در تمام وجودت
من شکست خورده ...
این منم ! من ...