اشک

صبی با دیدن عکس مژگان اشکام ریخ ...نمیدونم چرا ...باهاش حرف زدم ...نجوا کردم ..پرسیدم چرا ؟؟؟؟

بعدش عکس اشلیو دیدم و یه ساعتی باهاش حرف زدمو گریه کردم .... اینقد که صدام گرفتو و چشام پف کرد...دلم گرفته بوود ...حالم سرجاش نبود ...


آرووم شدم

خیلی آروم